مارکو پولو (1254 تا 8 ژانویه 1324) یک کاوشگر ونیزی بود که کتاب او به سفرهای مارکوپولو معروف بود و شرح سفر وی و تجربیات او در آسیا بود. پولو با خانواده اش به طور گسترده سفر کرد و از سال 1271 تا 1295 از اروپا به آسیا سفر کرد و 17 سال از آن سال ها در چین ماند. در حدود سال 1292 ، او چین را ترک کرد.
داستانهای مارکو پولو درباره سفرهای وی در آسیا به عنوان کتابی به نام شرح جهان منتشر شد که بعداً با عنوان سفرهای مارکو پولو شناخته شد. تنها چند سال پس از بازگشت از چین به ونیز ، مارکو فرماندهی یک کشتی را در جنگ علیه شهر رقیب به عهده گرفت.
وی سرانجام دستگیر و به زندان ژنو محکوم شد و در آنجا با یک زندانی و نویسنده بنام روستچلو روبرو شد. هنگامی که این دو با هم دوست شدند ، مارکو در مورد زمان اقامت خود در آسیا ، درباره هر آنچه دیده و جاهایی که سفر کرده و کارهایی که انجام داده به روستچلو گفت.
این کتاب مارکو را به یک شهرت معروف تبدیل کرد. این چاپ به زبان فرانسوی ، ایتالیایی و لاتین منتشر شد و به محبوب ترین کتاب خوانده شده در اروپا تبدیل شد. اما خوانندگان معدودی به خودشان اجازه دادند که قصه مارکو را باور کنند. آنها آن را به عنوان داستان، مردی با تخیل و دروغگو تبدیل ساختند. این اثر درنهایت عنوان دیگری میلیون ها دروغ به دست آورد. با این حال ، مارکو پشت کتاب خود ایستاد ، و این ماجراجویان و تجار بعدی را تحت تأثیر قرار داد.
مطالب مرتبط:
توماس کوک چگونه سبب تحول عظیم در گردشگری شد
خانواده ، اوایل زندگی و آموزش
اگرچه وی در یک خانواده بازرگان ثروتمند ونیزی متولد شد، اما بیشتر دوران کودکی مارکو پولو بدون پدر و مادر گذراند ، و او در یک خانواده گسترده پرورش یافت. مادر پولو هنگام جوانی درگذشت و پدر و دایی وی ، بازرگانان جواهرات موفق نیکوولو و مفائو پولو ، در بیشتر دوران جوانی پولو در آسیا بودند.
خانواده و بچه ها
پس از آزادی از زندان در سال 1299 ، پولو به ونیز بازگشت ، در آنجا که ازدواج کرد ، سه دختر بزرگ کرد و برای حدود 25 سال مشاغل خانوادگی را در پیش گرفت.
فوت وی
مارکو در تاریخ 8 ژانویه سال 1324 در خانه خود در ونیز درگذشت. در حالی که در حال مرگ بود ، دوستان و هواداران کتاب وی به ملاقات وی رفتند و از او خواستند تا اعتراف کند که کتاب وی داستان است. مارکو بی اعتنا نبود. وی گفت: "نیمی از آنچه را دیدم نگفته ام."
دستاورد ها
در قرنهای پس از مرگش ، مارکو پولو این شناخت را پذیرفته است که نتوانسته در طول زندگی به نتیجه برسد. بسیاری از آنچه او ادعا می کند دیده است توسط محققان ، دانشگاهیان و سایر کاشفان تأیید شده است. حتی اگر داستان های وی از مسافرانی دیگر که در این راه با آنها ملاقات کرده بودند آمده باشد ، داستان مارکو به تعداد بیشماری از ماجراجویان دیگر القا کرده است که عازم دنیا شوند و جهان را ببینند. دو قرن پس از گذشت مارکو ، کریستوفر کلمب به امید یافتن مسیری جدید به سمت شرق ، به سوی اقیانوس اطلس حرکت کرد. با او نسخه ای از کتاب مارکو پولو بود.
درمقاله های بعدی با داستان های هیجان انگیز از سفر های وی با ما همراه باشید.
درباره این سایت