امام رضا (ع) هشتمین امام شیعیان در یازدهم 148 هجری قمری در مدینه بدنیا آمد و در پایان صفر توسط مامون به شهادت رسید. مهم ترین فصل در زندگی امام رضا (ع) جریا ن ولایت ایشان است که در طی این دوره مجبور به هجرت به شهر مدینه شد و در آنجا با کینه مامون به شهادت رسید.

دراین جریان مامون برای عملی ساختن افکار پلید خویش نقشه ای زیرکانه در سر داشت وی در مجلسی که همه بزرگان شهر حضور داشتند با لحنی بسیار صمیمانه رو به همه گفت: << تصمیم دارم خود را از خلافت کنار کشیده و آن را به علی بن موسی رضا (ع) واگذار نمایم چرا که در همه خاندان علی هیچ یک را بهتر از وی  ندیدم.>>

شهادت امام رضا

امام رضا (ع) که از افکار پلید مامون آگاه بود و می دانست که مامون برای رسیدن به این جایگاه به برادر خود امین نیز رحم نکرده و او را به قتل رسانید در جواب وی فرمودند: <<اگر این خلافت مال تو است، جایز نیست خود را خلع کنی و اگر خلافت مال تو نیست چیزی که مال تو نیست جایز نیست آن را به من بدهی. >>

در این مورد مامون ماه ها پا فشاری کرد و از امام رضا (ع) جواب رد دریافت کرد و در مقابله اصرار وی فرمودند:<< من از از بزرگانم شنیده ام قبل از تو از دنیا خواهم رفت و ملائک زمین و آسمان بر من خواهند گریست و پس از مرگ در جوار هارون الرشید دفن خواهم شد.>>

اما بازهم مامون به خواسته ی خود پا فشاری کرد تا آنجا که در مجالس خصوصی امام را به مرگ تهدید می کرد و در نهایت امام رضا رو به وی فرمودند: من این در خواست را قبول می کنم ولی خدا می داند که با اکراه این خلافت را می پذیرم ولی برای پذیرفتن آن شرایطی دارم و فرمود: هیچ وقت از من نخواهی آیین و سنتی را تغییر دهم، کسی را عزل یا نصب کنم و. مامون این شرایط را پذیرفت. امام دست هایش را رو به آسمان بالا برد و گفت: خداوندا عهد ولایتی نیست مگر به فرمان تو، مرا یاری کن هر آنچه تو فرمان داده ای برپا دارم و سنت بزرگان و پیامبران تو را زنده نگه دارم همانا تو بهتر از هرکس خیر و صلاح بشر را می دانی.>>

از آن پس مامون ، امام را با خود به جلسات علمی می برد که در آن علمای بزرگ آن دوره حضور داشتند در واقع هدف مامون از این کار روبرو ساختن سایر مردم با امام بود و قصد داشت دیدگاه آنها را نسبت به اهل بیت تغییر دهد او در تصور خویش انتظار داشت امام در مقابل سوالات متعدد علمای آن دوره ناتوان و عاجز شود اما بر خلاف میل باتنی وی در این مجالس همه اندیشمندان و علمای آن دوره به منزلت علمی واجتماعی وی پی بردند. در این دوره اوج گرایش مردم به اهل بیت طهارت و عصمت بود. مامون بتدریج فهمید که این مجالس برای وی مشکلات پیش خواهد آورد اقدام به محدود کردن وی نمود. اما امام که شیفتگان بسیاری پیدا کرده بود مجالس کلامی میان آنها تشکیل می داد و هر روز به تعداد آنها اضافه می شد مامون با شنیدن این خبر دستور به طرد مردم از آن مجالس کرد. در این زمان بود که کینه مامون بیش از پیش شد تا آنجا که اقدام با عملی ساختن افکار پلیدش ساخت.

در نحوه ی به شهادت رسیدن امام نقل شده که مامون به یکی از خدمتکاران خویش دستور دارد ناخن های بلندش را در زهر آغشته و اناری را دانه کند و نزد امام ببرد امام که از خورد آن امتناع کرد ولی با اصرار مکرر مامون آن را تناول فرمود و طولی نکشید که حال امام دگرگون گشت و روز بعد 29 صفر سال 203 هجری قمری به شهادت رسید.

حرم امام رضا

در این ایام غم آلود سالروز شهادتت کوچه های

مشهد بیشتر از هر زمان مملو از حضور توست با اینکه داستان تاریکی ظلمت و غربت تو به پایان رسیده ولی عشق تو چنان در میان شیفتگانت رسوخ کرده که هر سال به عشق گلدسته های بارگاه مطهرت جمعیت انبوهی از سراسر ایران و حتی کشور های دیگر برای تماشای گنبد طلاییت و راز و نیاز با تو به مشهد آمده گویی که بیشتر از همیشه وجود تو حس می شود. گویی در این سر زمین پهناور تنها جایی که پناه دل شکستگانست مزار متبرک توست آنجا که دستمان را بر ضریح فولاد تو گره میزنیم گویی تمام غم های دنیا تمام شده هر آنچه که ما را به این دنیای فانی دلبسته فراموش می کنیم راستی که درمان همه درد ها تویی. آنجا که آب سقا خانه را به یاد گلوی زخمی تو با سمی که سیه دلان به تو خوراندن. آری همان موقع در حالی که هیچ اثری از خلافت آن ستمگر نیست هق هق زائرانت دنیا را فرا می گیرد.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها